به نظر میرسد “نوآوری” در بین محبوبترین واژههای توصیف کننده کسب و کار، سازمانها و استارتاپها در دنیای امروز است و درک دلیل آن، خیلی سخت نیست، درست است؟
اگر یک استارتاپ یا یک سازمان با سابقهی طولانی مدت، کاملاً نوآور باشد، به عنوان مکان خلاق که همیشه راهحلهای جدیدی برای مشکلات پیچیده دارد، شناخته میشود. این مکانها جاهایی هستند که نوآوری همیشه در آنها اتفاق میافتد. کدام سازمان نمیخواهد به عنوان یک مکان نوآوری شناخته شود؟ هیچکدام.
با این حال گاهی اوقات، این صحبت درباره “نوآورانه” بودن سازمانها یا شرکتها معمولا دقیق نیست؛ چرا که به طور دقیق، سازمانها و شرکتها نوآور نیستند، بلکه این صفت متعلق به افراد بوده و توصیف کنندهی آنهاست.
یک مفهوم متفاوت اما مرتبط که محبوبیت و توجه جدیدی پیدا کرده “اکوسیستم نوآوری” است که جدیدا به قلب ما نزدیک و بسیارعزیز شده است، زیرا بیشتر کارهایی که ما انجام می دهیم در جهت ایجاد اکوسیستم برای نوآوری است.
در ابتدا برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با خود مفهوم نوآوری این مقاله را بخوانید.
اما اکوسیستم نوآوری چیست و پیامدهای اکوسیستم نوآوری در مدیریت نوآوری کدامند؟ ما در ادامه این مقاله به این سوالات پاسخ خواهیم داد. در این راه، ما تأکید میکنیم که چرا اکوسیستمهای نوآوری و مشارکت ما با برای تحت کنترل درآوردنشان مهم است.
تعریف اکوسیستم نوآوری
سوال اول، تعریف دقیق اکوسیستم نوآوری چیست؟ باور کنید یا نه، ادبیات و تعاریف حول و محور این موضوع، بسیار رو به رشد است.
یکی از این تعاریف را باهم بخوانیم:
“… استعارهای جذاب برای توصیف مجموعههای بازیگران سازمانی ناهمگن و در عین حال مکمل که به طور مشترک نوعی خروجی در سطح سیستم ایجاد میکنند؛ مشابه یک سرویسی که اکوسیستمهای طبیعی را تسهیل کرده و فراتر از خروجیها و فعالیتهای هر یک از شرکت کننده فردی این سیستم است. “
این تعریف فنی اکوسیستم نوآوری است. در اینجا یک تعریف سازگارتر از این سیستم از همین تحقیق آورده شده که کمی سادهتر در مغز میگنجد:
“… خوشههایی (فیزیکی یا مجازی) از فعالیتهای نوآوری حول موضوعات خاص.”
این یکی از بهترین تعریفهای اکوسیستم نوآوری است؛ چرا که بسیار ساده، واضح و گویای ایده اصلی است. این سیستمها، در سادهترین شکل، خوشههای فیزیکی یا مجازی هستند که فعالیتهای نوآوری را پیرامون موضوعات خاص در خود جای دادهاند. آنها میتوانند شامل کارآفرینان، دانشگاهها، سازمانهای دولتی، آزمایشگاهها و تسریع کنندههای نوآوری و همچنین اینفوئنسرها باشند.
فناوری، زیست شناسی و مهندسی نمونههایی هستند که میتوان اکوسیستمهای نوآوری را در مورد آنها اجرا کرد. لیست این نمونهها بی پایان است.
دانشگاهها و آژانسها هم نمونههایی از مجموعههایی هستند که فعالیت نوآوری را در خود جای دادهاند.
اکوسیستم نوآوری جدید نیست اما مطمئناً ویژگیهای جدید زیادی دارد. جان بنگ اندرسون نگاهی به سیر تکاملی اکوسیستم نوآوری میاندازد؛ چگونگی هدایت آنها و نیز چگونگی توسعه استراتژی اکوسیستم نوآوری توسط شرکتها.
از زمانی که جیمز مور اصطلاح اکوسیستم تجاری را در سال ۱۹۹۳ معرفی کرد، اصطلاح “اکوسیستمهای نوآوری” با همکاری دفتر مرکزی شرکتها، مشاوره مدیریت، وایت پیپرهای دولتی برای توسعه اقتصادی و مقالات دانشگاهی در زمینه نوآوری و رقابت جهانی شناخته شد.
مفاهیم و کلمات جدید مانند “اکوسیستم های نوآوری” اغلب نشان دهنده عزیمت از یک واقعیت قدیمی به واقعیت جدید و تغییر اساسی در تفکر جریان اصلی از الگوی موجود به الگوی جدید است. اکوسیستم (حداقل) دو سوال مهم را مطرح میکند:
چگونه باید اکوسیستمهای نوآوری را در زمینه تکاملی اقتصاد جهانی و نوآوری درک کنیم؟
چگونه باید از چشم انداز شرکت، کارکرد و تعامل استراتژیکی با اکوسیستمهای نوآوری داشته باشیم؟
ما تا اینجا شروع بسیار خوبی داشتیم، اما تا زمانی که به شما برای درک اهمیت اکوسیستم نوآوری کمک نکنیم، کار زیادی برای شما انجام ندادهایم. پس با ما همراه باشید.
سیر تکاملی اکوسیستم نوآوری
اگرچه ما توجه کمی به آن میکنیم، اما یک مسیر تکاملی برای سیستمهای اقتصادی و انتقال وجود دارد. ما در حال حاضر عادت کردهایم که ایالات متحده را در موقعیت مسلط جهانی در زمینههای فناوری، سیستمهای سازمانی و فرهنگی ببینیم اما به وضوح همیشه چنین نبوده است.
در حدود سال ۱۸۵۰، اقتصاددان آلمانی جورج فریدریش لیست استدلال کرد که آلمان برای رسیدن به انگلیس به یک “سیستم ملی” برای توسعه اقتصادی نیاز دارد. بدون پرداختن به جزئیات، یکی از مشارکتهای اصلی فهرست فردریش ایجاد یک پایگاه تولید ملی و محافظت از “صنایع استراتژیک نوزادان” در برابر رقابت خارجی بود تا زمانی که آنها به سطح بلوغ رسیده و قادر به رقابت موفق در سطح بین المللی باشند.
نفوذ وی در میان کشورهای در حال توسعه بسیار زیاد بوده تا جایی که ژاپن نیز از الگوی وی پیروی کرده است. همچنین ادعا شده که سیاستهای دنگ شیائوپینگ پس از مائو از لیست الهام گرفته شده است.
در سال ۱۸۹۹ اقتصاددان انگلیسی، آلفرد مارشال، اصطلاح “اجتماع” را برای شرکتهایی که در نزدیکی شرکتهای دیگر در همان صنعت بودند، ابداع کرد. استدلالهای مارشال برای جمع آوری اطلاعات بر اساس شرکتهای کوچک متعدد و خدمات مرتبط با آن در تولید کارد و چنگال در شفیلد در شمال انگلیس واقع شده است.
در سال ۱۹۵۰ اقتصاددان سوئدی اریک دهمن اصطلاح “بلوکهای توسعه” را به عنوان دستورالعمل توسعه اقتصادی سوئد و تحول صنعتی به کار برد. پایان نامه Dahmén بسیار متاثر از Joseph A. Schumpeter و مفهومی مانند نقش کارآفرینان، سرمایه، تخریب خلاق و از طرف دیگر تمرکز بر صنایع خاص توسعه است.
در اواخر دهه ۱۹۸۰ کریستوفر فریمن و بنگت آکه لوندوال مفهوم “سیستم ملی نوآوری” را معرفی کردند. این مفهوم نه تنها بازیگران اصلی کارآفرینان، شرکتها و سرمایه، بلکه مقررات ملی بازارهای کار، بازارهای عاملی، آموزش و سایر سیاستها در چارچوب توسعه اقتصادی را پذیرفت. این مطالعات موردی دربارهی سیستمهای ملی نوآوری ژاپن و کشورهای شمال اروپا بود.
در سال ۱۹۹۰ نشریه مایکل پورتر به نام “مزیت رقابتی ملل” منتشر شد و مفهوم “خوشهها” را به عنوان وسیلهای برای توسعه اقتصادی صنایع، مناطق و کشورها معرفی کرد. مفهوم خوشهای مایکل پورتر حاوی بسیاری از عناصر همان توسعه اقتصادی قبلی بود که در بالا ذکر شد، با این وجود بیش از هر کس دیگری به رسمیت جهانی و پیروان جهانی دست یافت. امروز، بیش از 100 منطقه و یا کشورها نوعی سیاست خوشهای را براساس چارچوب پورتر آزمایش یا اجرا کرده اند.
در سال ۲۰۱۰ دانشگاه استنفورد شبکه بین المللی اکوسیستم نوآوری را با همکاری شرکای منتخب در فنلاند، چین و ژاپن راهاندازی کرد. در عین حال اکوسیستم نوآوری نشان دهنده سیستم عاملهای فناوری اطلاعات و ارتباطات مانند ایفون شرکت اپل، اندروید گوگل، رایانش ابری و سیستم عاملهای نرم افزاری است که تحت سلطه شرکتهایی مانند مایکروسافت، آمازون و غیره قرار دارند.
درک اکوسیستم نوآوری
بنابراین اکوسیستم نوآوری در سال ۲۰۱۱چیست؟ وقتی امروز درباره این سیستمها صحبت می کنیم، ۹۰٪ مفهوم ترکیبی از مثالها و مفاهیم تاریخی قبلی است. قابل ذکر است، اکوسیستمهای نوآوری از نظر جغرافیایی، اقتصادی، صنعتی یا کارآفرینی بر اساس نمونههای موفق جمع آوری و بنا شدهاند.
به گفته شومپیتر، اکوسیستم نوآوری در وهله اول در مورد شرکتهای موفق نوآورانه (سیلیکون ولی، بنگلور)، سیستم عاملهای موفقیت آمیز فناوری اطلاعات و ارتباطات (آیفون ، اندروید) یا صنایع جدید (رایانش ابری) و کارآفرینان و سرمایه گذاران از سراسر جهان به این موفقیت میپردازند.
به همین ترتیب در مورد اکوسیستم نوآوری در مقایسه با مفاهیم قبلی مانند بلوکهای توسعه یا خوشه،چیز نسبتاً جدیدی وجود ندارد.
با این حال، ۱۰٪ باقیمانده که چیز جدیدتری از معادلهای قبلی محسوب میشوند، نباید دست کم گرفته شود.
عمدهترین اخبار اکوسیستمهای نوآوری امروز را در مقایسه با زمانهای قبل میتوان در بعد پلتفرم اینترنت/تلفن همراه/ سیستمهای ICT و وب 2.0 یافت.
به این دلیل است که امروزه هر کارآفرینی با ایده خوب، صرف نظر از موقعیت جغرافیایی، یک برنامه تجاری برای سیستم عاملهای ایفون یا اندورید راه اندازی کرده و به یک تجارت موفق تبدیل میشود.
اما در مثال کارد و چنگال آلفرد مارشال در شفیلد، شما برای بهره مندی اکوسیستم آن زمان باید از نظر جسمی در آن مکان و زمان حضور داشته باشید.
حتی اگر در سال ۲۰۱۱، اکثر سیستمهای نوآوری هنوز مبتنی بر تمرکز جغرافیایی کارآفرینان، سرمایه گذاران، افراد مستعد و دانشگاهها بوده، به نظر میرسد که اینترنت سرانجام این۱۰٪ را از نظر استراتژیک به بلوغ رسانده است.
انقلاب ICT تمایز قدیمی بین کالاها و خدمات فیزیکی را کم و بیش منسوخ یا در بهترین حالت ناشناخته کرده است. بنابراین چگونه شرکتها باید در فضای جهانی اکوسیستمهای نوآوری در قرن بیست و یکم پیمایش کنند و موقعیت خود را به نحو مطلوبی قرار دهند؟
چرا اکوسیستم نوآوری مهم است؟
یکی از راههای خوب برای درک اینکه چرا چیزی مهم است، شناسایی مشخصات متمایز و خاص بودن آن است.
اکسیژن از این جهت مهم است که همراه با برخی دیگر از عناصر زندگی را همانگونه که میشناسیم امکان پذیر میکند. تلفنهای همراه مهم هستند زیرا ارتباط کلامی بین دو نفر را با فاصله هزاران مایل و بدون هیچ وای فایی امکان پذیر میکنند.
تلاش ما برای فهم آنچه اکوسیستمهای جهانی نوآوری را متمایز و خاص میکند، در نتیجه دلیل اهمیت آنها است.
اکوسیستم نوآوری راهی برای سازماندهی جوامع افراد مبتکر با طیف متنوعی از ارزشها، چشم اندازها و ایده ها به ما ارائه می دهد و به این دلیل برای ما اهمیت دارد. آنها امکان ایجاد سرمایه گذاریهای جدید و بینشهای جدید را فراهم میکنند؛ بنابراین فعالیتهای کارآفرینی ماهیت متنوعی پیدا میکند.
بدون وجود این سیستمها، نوآوری به یک شرکت همگون تبدیل میشود که به عبارت دیگر، فاقد تنوع است. آیا تا به حال سعی کردهاید در گروهی از افراد با تفکر دقیقاً یکسان نوآور باشید؟ آیا تا به حال سعی کردهاید در جامعهی یکسانی از مردم، نوآور باشید؟
به احتمال زیاد، نوآوری زیادی اتفاق نیفتاده، یا اگر افتاده، به دلیل کمبود ایدهها و افکار متنوع بسیار محدود خواهد بود. یکی از مزایای مهم اکوسیستم نوآوری این است که باعث ایجاد نوآوری بیشتر میشود.
اما ما در مورد آن فقط کمی توضیح خواهیم داد.
اکنون میتوان دید که چرا ما چیزی شبیه به وسواس در اکوسیستم نوآوری و شکوفایی آن داریم.
چگونگی کنترل و مهار اکوسیستم نوآوری
مهارکردن در به وجود آوردن اکوسیستم نوآوری و زنده نگه داشتن آن کمک میکند. تا زمان به وجود آمدن این سیستمها، ما بسترهایی را ایجاد میکنیم که به دانشگاهها و سازمانها راهی جهانی برای تولید اکوسیستم نوآوری میدهد.
اما چطور این کار را انجام دهیم؟ با توسعه سیستم عاملهای آنلاین که از نرم افزار بصری برای اتصال بین افراد خلاق و پاسخ گو با سایر افراد در داخل و خارج صنعت، استفاده میکنند.
همجنین ما علاقهی زیادی به راهنمایی ودادن راهبرد به افراد داریم و آن را به عنوان یک ویژگی اساسی در اکوسیستم نوآوری میبینیم. زیرا این امر باعث ایجاد یادگیری، خلاقیت و رشد میشود. سیستم عامل ما دسترسی به منتور، چه خودتان به آن نیاز داشته باشید و چه بخواهید به کس دیگر پیشنهاد دهید را به راحتی فراهم میکند.
اگر قبلاً اکوسیستم نوآوری داشته باشید، سیستم عامل ما نظم و ترتیب بیشتری را برایتان به ارمغان میآورد و همچنین به شما، مدیر اکوسیستم، آرامش خاطر داده و دادههای مربوط به کاربران خود را ارائه میدهد.
این ما را به مفهوم اکوسیستم نوآوری در مدیریت نوآوری میرساند. همانطور که هر فرد مبتکر میداند، اصطلاحاً نوآوری به تعدادی ریل محافظ یا به عبارتی دیگر به نظم و سازمان نیاز دارد.
تلاش برای نوآوری در یک زمینه مشترک حتی به نظم بیشتری هم نیاز دارد. شما به روشی برای سازماندهی ایدهها، تعیین چشم اندازهایی که نوآوری را هدایت میکند و داشتن خطوط ارتباطی باز بین نوآوران نیاز دارید. اکوسیستم های نوآوری، مطابق تعریفی که در بالا ارائه دادهاند، برای تحقق این مهم طراحی شدهاند.
یک دلیل دیگر که اکوسیستمهای نوآوری اهمیت زیادی دارند: سطح وعمق بالاتر نوآوری را امکان پذیر میکنند. پیامدهای اکوسیستم نوآوری در مدیریت نوآوری، گسترده است.
استراتژی اولیه برای موقعیت یابی در اکوسیستم نوآوری
یکی از روشهای شرکتها برای نزدیک شدن به هر کدام از اکوسیستمهای نوآوری جهانی که باید با آنها ارتباط برقرار کرده و آنها را مهم قلمداد کنند، میتواند ارزیابی اولیه از ابعاد کلیدی استراتژیک برای مشارکت و یا بهره برداری از آنها باشد. برخی از ابعاد استراتژیک برای بررسی را با هم در زیر بررسی میکنیم.
رهبری و نقش شریک
اکوسیستم چگونه اداره می شود؟ آیا با یک یا چند بازیکن برتر غالب مانند اپل، گوگل، مایکروسافت یا یک اکوسیستم غیرمتمرکز و بازتر با رهبری غیر متمرکز مانند لینوکس؟ کنترل این سیستم یکی از مزیتهای رقابتی بوده و شرکت شما باید به طور دقیق نحوه مشارکت شما و سطوح کنترل یا کاهش خطر را بررسی کند.
خطرات قفل شدن فناوری
استفاده از فقط یک اکوسیستم یا سیستم عامل ممکن است مشابه خطر “شرط بندی فقط روی یک شماره ” باشد. این معمولاً یک استراتژی بسیار پرخطر بوده وبهتر است ازتعدادی پروژههای تجاری کوچکتر استفاده کنید و مزایای آنها را از این طریق آزمایش کنید.
خطرات جانبی تأمین
هزینه مدیریت عالی و معاملات از برخورد یک یا چند اکوسیستم حاصل میشود. اما این وابستگی میتواند کشنده باشد؛ مانند زمانی که زمین لرزه در ژاپن باعث تعلیق ۲۵ درصد از تولید ویفر سیلیکون در جهان شد که پیامدهای گستردهای برای صنعت الکترونیک جهانی داشت.
شهرت برند
برون سپاری کالاهای تولیدی و خوراکی به عنوان مثال “اکوسیستمهای تولیدی” بازارهای در حال ظهور باید از نظر کیفیت و مسئولیت اجتماعی در کل زنجیره تأمین اکوسیستم، نمونه دیگری از خطر در نظر گرفته شوند.
رسواییهایی که با شیر آلوده از Sanlu و چونگ کینگ در چین یا مورد کار کودکان نایک انجام شده، نمونههایی است که نشان میدهد شبکههای اجتماعی آنلاین مانند فیس بوک و یوتیوب چگونه سریع و آسان میتوانند به شهرت شرکتهای پیشرو جهانی آسیب برسانند. وقتی شرکتها در نظر بگیرند که با کدام اکوسیستم تعامل داشته باشند، شهرت بدون شک یکی از کم ارزشترین ابعاد است.
جوانب مثبت و منفی اکوسیستمهای ردیف یک در مقابل ردیف دو
استفاده از شرکای غیر مشهود خارج از جریان اصلی صنعت، چه مزایایی خواهد داشت؟ به عنوان مثال، بیشتر شرکت های ICT سیلیکون ولی یا بنگلور را در نظر میگیرند، اما تعداد کمی از آنها استفاده از Tomsk یا Novosibirsk در سیبری روسیه را در نظر دارند.
با این حال، هر دو شهر روسیه دارای استعدادهای عالی و موسسات آموزشی در ریاضیات، فیزیک و برنامه نویسی هستند و قیمت آنها کمتر از قیمت نمونه است. بنگلور دویچه بانک دو سال پیش چنین تغییری را از بنگلور به تومسک انجام داد و سنگاپور و ژاپن توافق نامه همکاری رسمی با تومسک منعقد کردند.
در بازارهایی با تغییرات سریع، ردیفهای دو میتوانند به سرعت ردیف یک شوند و هر شرکت اغلب موقعیت چانه زنی قوی تری نسبت به شرکای سطح دوم نسبت به اکوسیستم سطح یک دارد.
نتیجه گیری
در پایان به منظور درک اکوسیستمهای نوآوری امروزی، بهتر است که آنها را به عنوان مجموعههای موفق فعالیتهای صنعتی و مشابه از نظر پیکربندیهای اقتصادی در نظر بگیرید.
علاوه بر این، همکاری با موفقترین و واضحترین اکوسیستمها باید با آزمایش برخی از ویژگیها، مانند تنوع بخشیدن به تعداد بیشتری از اکوسیستمها با دقت مورد بررسی قرار گرفته تا از مشکلات و خطرات برجسته استراتژیکی ذکر شده در این مقاله جلوگیری شود.
ثبت ديدگاه